-
روایت شهادت
چهارشنبه 9 بهمن 1392 19:30
نوجوانان گردان کمیل و حنظله در محاصره دشمن قرار گرفته بودند. مهمات به آخر رسیده و عطش در اوج خودش بود. بعثی ها هر لحظه حلقه محاصره را تنگ تر میکردند، آنقدر که صدایشان به گوش رزمنده ها میرسید. بیسیم چی از توپخانه درخواست پشتیبانی کرد اما فاصله بعثی ها و رزمنده ها آنقدر کم بود که کاری از دست توپخانه بر نمی آمد(ممکن بود...
-
دریغ از فراموشی لاله ها
چهارشنبه 9 بهمن 1392 19:13
گردان حنظله به محاصره دشمن در می آید و در کانالی زمین گیر می شود.. تیر مستقیم دشمن چنان شدید است که حتی کسی قادر به ایستادن در کانال نیست..پیاده روی طولانی بچه های گردان در گرمای طاقت فرسای منطقه عجیب رمق بچه ها را بریده...آذوقه رو به تمامی می گذارد... آب و نان را جیره بندی می کنند..تشنگی چنان بر بچه های گردان غالب می...
-
فکه
دوشنبه 30 دی 1392 17:38
فکه مثل هیچ جا نیست! نه شلمچه ، نه ماووت ، نه سومار ، نه مهران ، نه طلائیه ، نه … فکه فقط فکه است! با قتلگاه و کانال هایش، با تپه ماهور و دشت هایش . فکه قربانگه اسماعیلهاست به درگاه خدای مکه . فکه را سینهای است به وسعت میدان های مین ِ گسترده بر خاک . فکه را دلی است به...
-
دانلود مداحی درباره کانال کمیل و شهید ابراهیم هادی
دوشنبه 30 دی 1392 17:19
دانلود مداحی درباره کانال کمیل و شهید ابراهیم هادی با نوای حمیدرضا خسروی هیئت اباصالح المهدی برای دانلود روی لینک زیر با ذکر یک صلوات کلیک کنید صلوات
-
یه پهلوون عارف
دوشنبه 30 دی 1392 17:14
یه پهلوون عارف کنیم ازش یه یادی فکه ، کانال کمیل داش ابرام هادی
-
خاطراتی از شهید ابراهیم هادی9
جمعه 26 مهر 1392 21:38
دزد خوش شانس عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است. ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود...
-
خاطراتی از شهید ابراهیم هادی8
جمعه 26 مهر 1392 21:36
خستگی نا پذیر ازهمان روزهای ابتدایی جنگ کمتر ابراهیم به تدریس می رسید تا اینکه تماماً در جبهه بود.گروهی راه افتاده بود به نام گروه چریکی نامنظم شهید اندرزگو .رزمنده هایی پرتوان ومخلص که قرار بود عملیات شناسایی انجام دهند و فرمانده گروه ابراهیم. ابراهیم در جنگ نمازش را فراموش نکرده بود، اخلاقش راهم. از رفتارش با اسرا...
-
خاطراتی از شهید ابراهیم هادی7
جمعه 26 مهر 1392 21:34
تصویری بر دیوار شهر من وتو حالا چندین سالی است که از مفقودی ابراهیم می گذرد.یکی از یادبودهای ابراهیم ترسیم چهره وی در سال 1376زیر پل اتوبان شهید محلاتی بود.کار ترسیم چهره ی ابراهیم را سید انجام داده بود.سید می گوید: من ابراهیم را نمی شناختم وبرای کشیدن چهره ابراهیم چیزی نخواستم.اما بعداز انجام این کار به قدری خدا به...
-
خاطراتی از شهید ابراهیم هادی6
جمعه 26 مهر 1392 21:11
والیبال تک نفره بازوان قوی ابراهیم از همان اوایل دبیرستان نشان داد که در بسیاری از ورزشها قهرمان است. در زنگهای ورزش همیشه مشغول والیبال بود. هیچکس از بچهها حریف او نمیشد. یک بار تک نفره در مقابل یک تیم شش نفره بازی کرد. فقط اجازه داشت که سه ضربه توپ بزند. همه ما از جمله معلم ورزش، شاهد بودیم که چگونه پیروز شد....
-
خاطراتی از شهید ابراهیم هادی5
جمعه 26 مهر 1392 21:10
نماز تقلیدی دو ماه پس از شروع جنگ، ابراهیم به مرخصی آمد. با دوستان به دیدن او رفتیم. در آن دیدار ابراهیم از خاطرات و اتفاقات جنگ صحبت میکرد. اما از خودش چیزی نمیگفت. تا این که صحبت از نماز و عبادت رزمندگان شد. یکدفعه ابراهیم خندید و گفت: در منطقه المهدی در همان روزهای اول، پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از یک...
-
خاطراتی از شهید ابراهیم هادی4
جمعه 26 مهر 1392 21:08
نارنجک قبل از عملیات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگی بهتر، بین فرماندهان سپاه و ارتش جلسهای در محل گروه اندرزگو برگزار شده بود. بجز من و ابراهیم سه نفر از فرماندهان ارتش و سه نفر از فرماندهان سپاه حضود داشتند. تعدادی از بچهها هم در داخل حیاط مشغول آموزش نظامی بودند. اواسط جلسه بود. همه مشغول صحبت بودند. یکدفعه از پنجره...
-
خاطراتی از شهید ابراهیم هادی3
جمعه 26 مهر 1392 21:07
ما تو را دوست داریم پائیز سال شصت و یک بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم منطاطق عملیاتی شدیم. این بار نقل همه مجالس توسل ابراهیم به حضرت زهرا(س) بود. هر جا میرفتیم حرف از ابراهیم بود. خیلی از بچهها داستانها و حماسه آفرینیهای او را در عملیاتها تعریف میکردند. همه آنها با توسل به حضرت صدیقه طاهره(س) انجام شده...
-
خاطراتی از شهید ابراهیم هادی2
جمعه 26 مهر 1392 20:55
پلاستیک به جای ساک ورزشی: حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن،شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت...
-
خاطراتی از شهید ابراهیم هادی
جمعه 26 مهر 1392 20:52
د رخواست نصحیت عارفی از یک شهید : سال اول جنگ بود. به مرخصی آمده بودیم. با موتور از سمت میدان سرآسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم (شهید ابراهیم هادی)عقب موتور نشسته بود. از خیابانی رد شدیم. ابراهیم یک دفعه گفت: امیر وایسا! من هم سریع آمدم کنار خیابان. با تعجب گفتم. چی شده؟!گفت: هیچی، اگر وقت داری بریم...
-
آه کمیل
پنجشنبه 25 مهر 1392 00:46
گردان کمیل سه روز در محاصره بود... گردان حنظله برای کمک آمد... کانال در محاصره تانکها قرار گرفت... از بچه های گردان کمیل چند نفر بیشتر نمونده بودند...شهید حسین یاری نسب فرمانده گردان حنظله بود... از دو گردان فقط 6 نفر برگشتند... اون هم با اصرار بچه هایی که موندند، آتیش ریختند تا اینها برگردند... آنچه موند شهدا بودند و...
-
نحوه ی شهادت ابراهیم هادی
سهشنبه 18 تیر 1392 06:59
عصر بود که حجم آتش کم شد، با دوربین به نقطه ای رفتم که دید بهتری روی کانال داشته باشم.آنچه می دیدم باور نکردنی بود. از محل کانال فقط دود بلند می شد ومرتب صدای انفجار می آمد. اما من هنوز امید داشتم.با خودم گفتم:ابراهیم شرایط بسیار بدتری از این را هم سپری کرده، نزدیک غروب شد . من دوباره با دوربین به کانال نگاهی...
-
شعری زیبا درباره ی کانال کمیل
یکشنبه 16 تیر 1392 14:15
آی دونه دونه دونه نون و پنیر و پونه قصه بگم براتون؟ قصه ای عاشقونه؟ یه وقت نگین دروغه یه وقت نگین که وهمه اون که قبول نداره نمی تونه بفهمه بریم به اون فصلی که اوج گرمی ساله ماجرای قصه مون داخل یک کاناله کانالی که تو این دشت مثل قلب زمینه دور و بر این کانال پر از میدون مینه یک کانال که تو این دشت مثل قلب زمینه دور و بر...
-
این پیام را به امام برسانید...
یکشنبه 16 تیر 1392 12:04
ساعت های آخر مقاومت بچه ها در کانال ،بی سیم چی گردان حنظله حاج همت را خواست .حاجی آمد پای بی سیم وگوشی را به دست گرفت صدای ضعیف وپر از خش خش را از آن سوی خط شنیدم که می گوید :احمد رفت ،حسین هم رفت .باطری بی سیم دارد تمام می شود .عراقی ها عن قریب می آیند تا مارا خلاص کنند .من هم خدا حافظی می کنم . حاج همت که قادر به...
-
آخرین برگ دست نوشته ی شهید ۱۵ ساله کانال کمیل
یکشنبه 16 تیر 1392 11:50
امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم . آب را جیره بندی کرده ایم . نان را جیره بندی کرده ایم . عطش همه را هلاک کرده است . همه را جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند . دیگر شهدا تشنه نیستند . فدای لب تشنه ات پسر فاطمه
-
عکس پرستوی گمنام کانال کمیل،ابراهیم هادی
یکشنبه 16 تیر 1392 09:54
-
زندگینامه ابراهیم هادی فرمانده گردان کمیل
یکشنبه 16 تیر 1392 08:55
ابراهیم دراول اردیبهشت سال 36 در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خانواده بشمار می رفت. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین به او علاقه خاصی داشت. او نیزمنزلت پدر خویش رابدرستی شناخته بود. پدری که باشغل بقالی توانسته بود فرزندانش را یه یهترین نحو تربیت نماید. ابراهیم نوجوان بود که طعم...
-
موقعیت کانال کمیل:
یکشنبه 16 تیر 1392 08:39
کانال کمیل : در سال 1359 توسط دشمن و به دست مهندسان فرانسوی کانالی به طول 90 کیلومتر و عرض 5 متر و ارتفاع 4متر کاملاً حرفهای و مهندسی شده حفر شد. این کانال در منطقه حمرین معروف به کانال حمرین و در منطقه شرهانی معروف به کانال شرهانی و کمیل و در خاک عراق معروف به کانال بجلیه است. این کانال منحصر به فرد و دارای چند سه...