گردان حنظله به محاصره دشمن در می آید و در کانالی زمین گیر می شود..
تیر مستقیم دشمن چنان شدید است که حتی کسی قادر به ایستادن در کانال نیست..پیاده
روی طولانی بچه های گردان در گرمای طاقت فرسای منطقه عجیب رمق بچه ها را
بریده...آذوقه رو به تمامی می گذارد... آب و نان را جیره بندی می کنند..تشنگی چنان
بر بچه های گردان غالب می شود که برای رفع تشنگی، دیواره های کانال را حفر می کنند
و پاهاشان را درون آن قرار می دهند تا خنکای خاک ذره ای از تشنگی شان را بکاهد...
لبها از فرط تشنگی ترک برداشته و زبان در دهان نمی چرخد.. عده ای از شدت عطش خود
را به آبگیرهای کوچک انباشته از پیکر شهدا می رسانند تا بلکه بر تشنگی فائق آیند..
پنج روز در کانالی زمین گیر می شوند..
اما کسی خم به ابرو نمی آورد..می ایستند..تا آخر..
حلقه محاصره تنگ تر می شود..
تعداد زیادی به شهادت می رسند..دشمن کانال را با خاک یکسان می کند.. دشمن عده ای
را حتی با بستن دست و پا زنده به گور می کند..
در کاغذ نوشته ای که به همراه یکی از شهدای تفحص شده بدست می آید اوج مظلومیت
شهدای گردان حنظله اینچنین توصیف شده است:
"امروز روز پنجمی است که در محاصره هستیم...آب را جیره بندی کردهایم؛ نان
را جیره بندی کردهایم،عطش همه را هلاک کرده؛ همه را، جز شهدا، که اکنون در
انتهای کانال کنار هم خوابیده
شهدا دیگر تشنه نیستند...
فدای لب تشنهات، ای پسر فاطمه..."
از گردان مظلوم حنظله تنها 80 شهید گرانقدر تفحص شده اند..بقیه در این کانال ها جا
مانده اند..شهدایی که نحوه شهادتشان واقعه شهادت آقا امام حسین(ع) و یاران
بزرگوارشان را تداعی می کند و بی نشان بودن تربت پاکشان، مظلومیت بی بی دو عالم
بانو فاطمه زهرا (س) را...